اتابکان فارس، سلسله ای از پادشاهان محلی ایران معروف به آل سلغر، اتابکان سلغری وسلغریان یازده تن از آنان ‏۵۴۳تا۶۸۵ق/۱۱۴۸_۱۲۸۶م بر سرزمین پارس و مناطق مجاور آن حکومت راندند گروهی از مورخان چون خواند میر(حبیب السیر،۲/۵۶) یحیی بن عبداللطیف قزوینی(ص۱۹۴) دوره فرمانروایی اتابکان را در فارس ۱۲۰ سال ضبط کرده و بیشتر دوران حکومت ابش خاتون راکه در تبریز به سر می‌برد حکومت فارس را در اختیار داشت به حساب می آوردند

سلغر نیای این دودمان از جمله امیران ترک نژاد طایفه غر‌‌‌، در خراسان بازی دستان خود به تاخت و تاز روزگار می گذراندند و سپس به طغرل سلجوقی که به تازگی ایران را تصرف کرده بود پیوسته در دستگاه منصب حاجبی یافت(خواند میر،دستور۲۳۶) سلغر پس از آن به حوالی فارس رفت و در مناطقی چون کهگیلویه به ییلاق و قشلاق پرداخت(غفاری،۱۲۵) پیش از آنکه  اتابکان سلغری فارس، در آن دیار مستقر شوند این منطقه سراسر به تصرف است سلجوقیان در آمده بود و آنان همچون دیگر  ایلات ایران حاکمی با عنوان اتابک بدان جا روانه کرده بودند آخرین اتابک برگزیده سلجوقیان عراق در فارس بوزابه نام داشت. که به روایتی از فرزند زادگان سلغر بود بوزابه را ملک شاه بن محمود بن محمد، از سلاجفه عراق، همراه با برادر خود محمد به فارس فرستاد اما آنان چون به اصفهان رسیدن سر به شورش برداشتند بوزا به محمد را به جای ملک به سلطنت برداشت.اما ملکشاه به مقابله آمد وبوزابه را در جنگی(۵۴۱ق) به قتل رساند دو سال بعد سنقر بن مودود که به روایتی برادرزاده بوزابه بود (زرکوب ص۷۱) بی‌درنگ به شیراز آمد و آنجا را تصرف کرد و حکومت سلغریان را رسمااین سال بنیاد نهاد(همو،۷۲_۷۱،اقبال،۳۷۹) حکومت سلغریان در فارس مستقل نبود آنان در آغاز از سوی سلجوقیان و پس از آن تا حمله مغول زیر نفوذ پادشاهان خوارزم فرمان می راندند و سرانجام به اطاعت مغولان و ایلخانان گردن نهادند و بدین گونه فارس را تا مدت ها از خطر مهاجمان نگهداری کردند.(همو۳۸۰_۳۷۹) اتابکان سلغری در ایام مغولان هرچند باجگزار ایشان بودند اما نه تنها قلمرو خود را از هجوم مغولان حفظ کردند بلکه فارس را پایگاهی گردانیدند برای دانشمندان ادیان و شاعرانی که سراسر ایرانی به شیراز روی می آوردند از دودمان سلغریان این کسان به فرمانروایی رسیدند

۱_مظفرالدین سنغر بن مودود (۵۴۳_۵۸۸ق/۱۱۴۸_۱۱۶۳م).

او پیش از آنکه حکومتی در فارس تشکیل دهد به فرمان سلطان سنجر(د۵۵۲ق) آخرین فرمانروای سلاجقه بزرگ و تا آماده شده بود.(منهاج۱/.۲۵۸_۲۶۸) پس از قتل بوزا به در نبرد با ملک شاه لن محمود سنقر از فارس رانده شد و ملکشاه فارس را نت صراف در آورد اما دو سال بعدسنقربه شیراز آمد و سلسله اتابکان را بنیاد نمود.

وی در آغاز استقرار در فارس و با خطر  یعقوب به ارسلان مشهور به اتابک شو مله از خوزستان به فارس تاخته بود روبرو شد ولی او را درهم شکست و حملات بعدی اتابک شو مله نیز به جایی نرسید پس از درگذشت سلطان سنجر چند تن از برادر زادگان او به فارس آمدند اما سنقر آنان را به شیراز راه نداد و به استخر فرستاد و دستور داد تا نیازهای زندگی آنان را برآورند و خود تا چند وقت به نام اتابک بر آن فرمان راند سنقر همچنین چند بار با اتابکان شبانکاره برای تصرف قسمت های بیشتری از ایلات فارس به نبرد پرداخت و آنان را به عقب راند در همین ایام الدگز موسسه سلسله اتابکان آذربایجان از قلمرو اتابکان فارس کرد اما سنقر در این میان درگذشت و جانشین او زنگی بن مودود اینترنت ناگزیر به اطاعت از ایلد گز و رکن الدین ارسلان شاه سلجوقی تن در داد و هدیه های گران فرستاد و خود شخصاً به دیدار ارسلان شاه به اصفهان رفت با اینکه اطلاعات را از او اظهار خوشنودی کرده بود از اتابک ایلدگز سخت بیمناک بود مرگ سنقر در ۵۵۸ قمری اتفاق افتاد مقبره او در یکی از دیوان های مدرسه سنقریهٔ شیراز که خود ساخته بود هست . همدان به زیارتش می‌رفتند و قضات و اصحاب دعوای  در آن جایگاه سوگند می‌دادند . و در آن زمان سنقر را به دادگری ستوده و گفته اند که وی در دوران حکومت خود قوانین ظالمانه را برانداخت  در آبادانی قلمرو و می‌کوشید و مساجد و مدرسه هاو رباطهایی ساخته و موقوفاتی برای هر یک معین کرد در این مدارس از همان زمان گروه بسیاری به تحصیل علم سرگرم بودند سنقر مسجد جامعی در شیراز بنیان نهاد و خود هر شب در آنجا به عبادت می پرداخت وزارت سنقر بر عهده تاج الدین ابن دارست شیرازی بود ابن دارست پیش از آن وزارت مسعود بن محمود سلجوقی و سپس وزارت بوزا به را بر عهده داشت

۲_  مظفرالدین زنگی بن مودود(۵۵۸_۵۷۱ق/۱۱۶۳_۱۱۷۵م)

پس از درگذشت سنقر، با اینکه وی چند پسر داشت امیران و فرماندهان لشکر برادر او زنگی بن مودود را که در آن هنگام در شیراز نبود حکومت برداشتند در آغاز کار او سابق شوهر خواهرش و الب ارسلان سلغری به مخالفت برخاستند اما کاری از پیش نبردند و هردو کشته شدند زنگی بن مودود اوایل حکومتش به اصفهان نزد سلطان ارسلان بن طغرل سلجوقی رفت ت و سلطان ارسلان رسماً اتابکی ایلات فارس را به او داد و به شیراز بازش گردانید.

چون زنگی بن مودود در سالهای اول حکومت بر سپاهیان سخت مب گرفت، آنان اتابک شو مله فرمانروای خوزستان را بر ضد زنگی بن مودود برانگیختند. شومله به شیراز تاخت و اتابک زنگی ناگزیر شهر را رها کرد و بعد اتابکان شبانکاره پناه برد و اندکی بعد به کمک این اتابکان، شو مله را که با مردم و لشکریان بدرفتاری پیشه کرده بود ازشیراز راند.

زنگی در دوران حکومت خود با اتابکان کرمان هم روابطی داشت چنان که به هنگام نزاع این اتابکان بر سر حکومت در آغاز لشگری در اختیار ملک تورانشاه نهاد تا بر برادرش بهرامشاه غلبه یابد چندی بعد نیز قطب الدین محمدبزغوش وتاج الدین خلج با لشکر وساز وبرگی که زنگی بدانان داده بود روی به کرمان نهادند و تورانشاه و اتابک یزد به بم گریختند مدتی در کرمان بود و چون زنگی بن موجود در گذشت آنجا را ترک کرد

زنگی بن مودود در دوران حکومت خود چند بار هم با قطب الدین مبارز شبانکاره ای به نبرد پرداخت اما از عهده وی بر نیامد وی سرانجام پس از ۱۴ سال حکومت در اواخر سال ۵۷۱ق درگذشت و در شیراز به خاک سپرده شد(.درباره مرگش که به غلط درسال۵۵۷ق دانسته شده )

زنگی بن مودود پادشاهی دادگر اما مگی با همسایگان خود و مدارا رفتار می‌کرد.، وصاف او را ستوده و فرمانروایی خردمند نیکبخت روشن روانش خوانده است.

زنگی در آبادانی فارس به ویژه شیراز می‌کوشید چنانکه عمارات جدید احداث کرد .وبرای هر یک موقوفه ای معین نمود 

۳_مظفرالدین تلکه ای بن زنگی(۵۷۱_۵۹۱ق،/۱۱۷۵_۱۱۹۵م)

تله در۵۷۱ به جای پدر نشست و لقب مظفرالدین هم یافت بیشتر مورخان چون رشید الدین بن فضل الله ،وصاف،زرکوب شیرازی ومیر خواند»، جلو س تکله او را در همان سال دانسته اند اما فصیح خوافی و ابن اثیر در این‌باره راه خطا پیموده اند.خاصه ابن اثیر با اینکه معاصر زنگی و پسران او تکله و سعد بوده در گزارش حوادث سال ۵۵۶ق از زنگی بنذکلا(=تکلی) سخن رانده است(۲۹۶/۱۱) زنگی را پسر تو کله می دانسته و دروقایع ۶۰۷ و ۶۱۴ و ۶۲۱ و ۶۲۲ق همه جا از سعد بن د کلا یاد کرده و تصور می کرده پسرت کله بوده است( قزوینی ،محمد تعلیقات ۳۴۹).

 


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها